نوشته شده توسط : شب های بی ستاره



:: بازدید از این مطلب : 46
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

   
 

به نماز بست قامت كــه نهــد بــه عـرش يارا
به خدا علــي نبينــد به نمــاز، به جز خــدا را

چو بگفــت نــام « ا... » و ادا نمـــود « اكبــر»
بگرفت هيبت حــق همــه ملــك ما سِوي را

نَبًوُد زسجده خوشتر، به خـدا قســم، علـي را
كه خــداي مي پسنــدد به ســجود او دعا را

به نماز آخــرينش چـه گـذشت؟ مـن نـدانم
كه نداي دعوت آمد، شه ملــك«هل اتي» را

شب تار از اين مصيبت، بدريـد سيــنه خــود
اثــرات اين سحـــر شـد همــه جاي آشكارا

چه گذشت يارب آن دم به دل غمين زينب؟
چو بديد غرفه در خون،سروروي مرتضي را

زشهــادت علــي شــد چــو تمـام صبر زينب
چــه كنــد اگــر كــه بيند شهداي كربلا را؟

زگــناه خــود به محشر چه غمت بود «حسانا»
كه ولاي او كشــانــد بســوي بهـشت مــا را

حبيب چايچيان



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 57
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

تحقيق در مورد نماز, مقاله در مورد نماز, مقاله نماز

مقاله در مورد نماز

 

چرا باید نماز بخوانیم؟چرا بايد خدا را عبادت كنيم؟ و چرا اين عبادت حتما بايد بصورت نماز باشد؟ مگر نماز چه ويژگي‌هايي دارد؟

 

نماز و اسرار تربيتي آن

 

• نماز موجب ياد خداست:

ياد خدا بهترين وسيله براي خويشتن داري و كنترل غرايز سركش و جلوگيري از روح طغيان است. «نمازگزار» همواره به ياد خدا مي‏باشد، خدايي كه از تمام كارهاي كوچك و بزرگ ما آگاه است، خدايي كه از آنچه در زواياي روان ما وجود دارد و يا از انديشه ما مي‏گذارد، مطلع و باخبر است و كمترين اثر ياد خدا اين است كه به خودكامگي انسان و هوسهاي وي اعتدال مي‏بخشد، چنان كه غفلت از ياد خدا و بي خبري از پاداشها و كيفرهاي او، موجب تيرگي عقل و خرد و كم فروغي آن مي‏شود.

 

انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و كردار خود نمي‏انديشد و براي ارضاي تمايلات و غرايز سركش خود حد و مرزي را نمي‏شناسد و اين نماز است كه او را در شبانه روز پنج بار به ياد خدا مي‏اندازد و تيرگي غفلت را از روح و روانش پاك مي‏سازد.

 

به راستي، انسان كه پايه حكومت غرايز در كانون وجود او مستحكم است، بهترين راه براي كنترل غرايز و خواستهاي مرزنشناس او همان ياد خدا، ياد كيفرهاي خطاكاران و حسابهاي دقيق و اشتباه‏ناپذير آن مي‏باشد. از اين نظر قرآن يكي از اسرار نماز را ياد خدا معرفي مي‏كند: «اقم الصلوة لذكري؛ نماز را براي ياد من بپادار!» (1)

 

• دوري از گناه:

نمازگزار ناچار است كه براي صحت و قبولي نماز خود از بسياري از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا، يكي از شرايط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسايلي است كه درآن به كار مي‏رود، مانند آب وضو و غسل، جامه‏اي كه با آن نماز مي‏گزارد و مكان نمازگزار، اين موضوع سبب مي‏شود كه گرد حرام نرود و در كار و كسب خود از هر نوع حرام اجتناب نمايد؛ زيرا بسيار مشكل است كه يك فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقيد شود و در موارد ديگر بي پروا باشد.

گويا آيه زير به همين نكته اشاره مي‏كند و مي‏فرمايد: «ان الصلوة تنهي عن الفحشأ و المنكر؛ كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مي‏دارد.» (2)

 

بالاخص اگر نمازگزار متوجه باشد كه شرط قبولي نماز در پيشگاه خداوند اين است كه نمازگزار زكات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غيبت نكند؛ از تكبر و حسد بپرهيزد؛ از مشروبات الكلي اجتناب نمايد و با حضور قلب و توجه و نيت پاك به درگاه خدا رو آورد و به اين ترتيب نمازگزار حقيقي ناگزير است تمام اين امور را رعايت كند. روي همين جهات، پيامبر گرامي ما(صلي‌الله‌عليه‌و‌آله) مي‏فرمايد: نماز چون نهر آب صافي است كه انسان خود را در آن شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و كثيف نمي‏شود. همچنين كسي كه در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواندو قلب خود را در اين چشمه صاف معنوي شست و شو دهد، هرگز آلودگي گناه بر دل و جان او نمي‏نشيند.

 

آثار فردي و تربيتي نماز به آنچه كه گفته شد منحصر نيست؛ ولي اين نمونه  مي‏تواند نشانه كوچكي از اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامي باشد.

 

• نظافت و بهداشت:

از آنجا كه نمازگزار در برخي از مواقع همه بدن را بايد به عنوان «غسل» بشويد و معمولا در شبانه روز چند بار وضو بگيرد و پيش از غسل و وضو تمام بدن خود را از هر نوع كثافت و آلودگي پاك سازد؛ ناچار يك فرد تميز و نظيف خواهد بود. از اين نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت كه يك امر حياتي است كمك مي‏كند.

 

• انضباط و وقت‏ شناسي:

نمازهاي اسلامي هر كدام براي خود وقت مخصوص و معيني دارد و فرد نمازگزار بايد نمازهاي خود را در آن اوقات بخواند، لذا اين عبادت اسلامي به انضباط و وقت‏شناسي كمك مؤثري مي‏كند.

 

بالاخص كه نمازگزار بايد براي اداي فريضه صبح پيش از طلوع آفتاب از خواب برخيزد، طبعا يك چنين فردي گذشته از اين كه از هواي پاك و نسيم صبحگاهان استفاده مي‏نمايد، به موقع فعاليتهاي مثبت زندگي را آغاز مي‏كند.

 

آثار فردي و تربيتي نماز به آنچه كه گفته شد منحصر نيست؛ ولي اين نمونه مي‏تواند نشانه اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامي باشد.

 

منبع:iran-forum.ir



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

نكات پزشكي پيرامون نماز : دكتر مجيد ملك محمدي (منبع:  سایت باشگاه پژوهشگران دانشجو)

 

الف:تاثير نماز بر عفونت كليه و مجاري ادراري
سلامت دستگاه ادراري انسان ، بخصوص “ كليه ها تاثير بي نهايت مهمي در ادامه حيات انسان دارد و بيماري كليوي از دردناكترين و پر مخاطره ترين ، گرفتاريهاي جسمي است . در اين ميان عفونت دستگاه ادراري كه يكي از شايعترين علل مراجعه بيماران به مطب پزشكان مي باشد علاوه بر آن كه خود بخود و به تنهايي بيماري آزار دهنده اي است گاهي سبب بروز بيماريهاي ديگر نيز در بدن انسان مي شود .
بعنوان مثال برخي عفونتهاي دستگاه ادراري مي توانند گاهي باعث نارسا شدن و از كارافتادگي كليه شوند يا عفونت كليوي در خون و در نتيجه در تمام بدن پخش شود يا برخي عفونتها ممكن است به ايجاد سنگ كليه در بيماران منتهي شوند (1) كه همه اينها نشانه اهميت موضوع است.

ادرار پس از آن توسط دو كليه انسان توليد شد ، توسط دو لوله موسوم به “ حالب  ” كه كليه ها را به مثابه وصل مي كنند . به مثابه تخليه مي شود تا بدان وسيله از بدن دفع گردد . حال چنانچه مثانه به موقع از ادرار خالي نشود ، ادرار از مثانه به حالبها و حتي كليه باز مي گردد و همين “ برگشت ادرار از مثانه به حالبها ، سبب ايجاد استعداد در فرد براي ابتلا به عفونت كليه مي شود” (2) و به اين ترتيب كساني كه در شبانه روز ، بنا به هر علتي بندرت ادرار مي كنند به طور جدي در معرض خطر هستند .

اما در رسايل فقهي توضيح المسايل ، يكي از مبطلات وضو و نماز ، خروج بول و غائط و ريح ، از بدن انسان درج شده است و اين موضوع سبب مي شود كه شخص نمازگزار و احيانا “ دائم الوضو ، براي پرهيز از ابطال عبادتش بطور معمول و برحسب عادت ، قبل از وضو ، به تخليه ادرار بپردازد .( تعبيه بيت الخلاء در مجاورت وضو خانه مساجد در واقع به منظور پاسخ به اين عادت پسنديده و سلامتي بخش صورت مي گيرد ).  به اين ترتيب حداقل سه بار ، دفع ادرار از بدن ، در زمانهايي به فواصل مناسب نسبت به يكديگر ، و در حدي كه براي يك انسان طبيعي لازم است ، فرد را در مقابل ابتلاء به عفونتهاي كليه و دستگاه ادراري مصون مي سازد و مي تواند بعنوان نكته اي مهم پيرامون نماز مورد توجه قرار گيرد.

 

ب:تاثير نماز بر عفونتهاي گوارشي

عوامل عفوني مختلف اعم از باكتريها ، ويروس ها و انگل ها ، مي توانند باعث درگيري دستگاه گوارش انسان و مشكلات متعدد ناشي از آن شوند . اين مشكلات مي توانند از يك خارش ساده شبانه بر اثر ابتلا به نوعي انگل ، تا اسهال هاي وحشتناك تظاهر كنند . اما يكي از برجسته ترين مواردي كه در آن شعار معروف علم طب كه مي گويد “ پيشگيري هميشه موثرتر از درمان است ” صدق مي كند ، همين مورد عفونتهاي گوارشي است .

دانش پزشكي ، امروزه عامل انتقال بسياري از عوامل عفوني را اصطلاحا  Fecal- Oral ( مدفوعي ـ دهاني ) شناسايي كرده است كه يك گروه عمده از اين عوامل عفوني داراي اين ويژگي هستند كه پس از اجابت مزاج بر روي دست باقي مي مانند و بعدا در موقع غذا خوردن و از طريق دهان وارد بدن مي شوند و ايجاد بيماري مي نمايند . 

 از اين جهت امروزه در همه ممالك پيشرفته اولين اصل بهداشتي كه براي مقابله با عفونتهايي گوارشي به همگان ( به خصوص اطفال ) آموزش داده مي شود ، شستشوي دستها قبل از غذا خوردن و پس از اجابت مزاج است و به اين ترتيب تاثير نظافت دستها در پيشگيري از گروه زيادي از بيمارهاي عفوني باور نكردني است .

اما فرمان وضو كه در آيه شريفه 9 از سوره مباركه مائده در قرآن مجيد ، صادر شده است ، به سادگي و صراحت امر به شستشوي دستان ( تا آرنج ) مي كند و 14 قرن پيش با بيان دستوري پيرامون نماز ، پيام آور نكته اي مي شود كه علم بشري در آستانه قرن بيست و يكم به اهميت بيش از پيش آن ، دست يافته است .

مقارنت اوقات نماز با سه وعده معمول غذايي ( صبحانه و نهار و شام ) يا حتي وعده هاي غذا هنگام روزه داري ( سحر و افطار ) سبب مي شود كه شخص نمازگزار ، موقع انجام وضو ( كه معمولا متعاقب اجابت مزاج نيز هست ) خود به خود به شستشوي دستها بپردازد و هر گونه عامل بيماريزاي عفوني را از دستهاي خويش بزدايد و در نتيجه موقع صرف غذا ، هيچ عامل عفوني ناشي از دست آلوده موفق به ايجاد بيماري در بدن او نشود .

 

ج:تاثير نماز بر ايمني حواس

 پيامبر اكرم (ص) :   وضو كليد نماز و نماز كليد بهشت است .

دانش بشري از سالها پيش حواس انسان را در پنج عنوان ( بينايي ، شنوايي ، بويايي ، چشايي و لامسه ) طبقه بندي مي كند و همين حواس پنجگانه هستند كه رابطه گسترده انسان و دنياي اطراف او را شكل مي دهند . در شماره هاي گذشته به چند مزيت پزشكي پيرامون نظافت دست ناشي از وضو ، توجه يافتيم و اينك به نظافت صورت رسيده ايم كه آن نيز در آيه شريفه 9 از سوره مباركه مائده ، بعنوان يك فرمان لا يتغير الهي بر عموم مسلمانان واجب شده است . در اهميت نظافت صورت شايد همين نكته كافي باشد كه چهار حس از مجموع حواس پنجگانه بشري در وابستگي كامل با صورت بسر مي برند . تماس آب كه منشأ پاكيزگي و حيات است و به صورت علاوه بر محاسن متعددي كه از جهت برقراري تعادل ناقل هاي عصبي در بدن انسان دارد ( و ما در بحث مربوطه ، به آن خواهيم پرداخت ) از ديدگاه مقابله با آلودگيهايي كه ممكن است ، در چشم ، بيني ، دهان و پوست صورت و .. ايجاد بيماري كند مهم است . بخصوص كه در آب ، حين وضو ، و همچنين استفاده از شانه و مسواك ذكر شده است .

با اين كه دست قدرتمند صنع الهي ، چنان ساختمان گوش و بيني و چشم و .. را آفريده است كه خود بخود مقاومت بي نظيري در مقابل آلودگي مي كنند و روزانه بارها و بارها بدون آنكه انسان وقوفي پيدا كند ، آلودگيها را از خود دور مي سازند ( مثلا در گوش جريان موم ، در بيني موهاي ريز متعدد ، در چشم پلك زدن و اشك و .. ) اما چنانچه آب نيز در شستشوي صورت بكار برده شود ، ما حصل فعاليت پاك كنندگي اعضاي صورت به نتيجه خواهد رسيد. علاوه بر اين كه حداقل 3 بار شستشوي صورت هر گونه آلودگي محيطي را نيز از آن خواهد زدود (1) توجه به اين نكته مهم است كه دو راه عمده ابتلا به عفونتها ( دهاني و استنشاقي ) هر دو مربوط به محدوده صورت هستند . در هر صورت دستور قرآن مبني بر شستن دستها و صورت قبل از نماز با توجه به اين كه اعضاء معمولا پوشانده نمي شوند ( حتي در مورد حجاب خانمها مورد استثناء واقع شده اند وجه و كفين ) و در نتيجه با وجود اهميت آنها از نظر تمركز حس هاي پنجگانه ، در معرض آلودگي دائمي هستند ، مي تواند حاوي حكمتهاي بي شمار باشد ، كه در سطور گذشته با اختصار ، به مشتي نمونه خروار اشاره شد .

 

د:تاثير نماز بر عفونت هاي تنفسي

به علت پراكنده بودن عوامل عفوني متعدد در محيط اطراف و هواي تنفسي انسان ، و با توجه به اين كه استنشاق ميكروب از طريق بيني روش عمده انتقال اين عفونتهاست ، بيماريهاي عفوني تنفس ، بوفور بوقوع مي پيوندد. اين مشكلات بويژه در فصل سرما كه تجمع افراد در محيطهاي بسته افزايش مي يابد و ويروس ها و باكتري ها امكان رشد و بيماريزايي زيادتري پيدا مي كنند بيشتر مي شود و به همين علت است كه در فصل سرما شايعترين علت مراجعه اطفال و بزرگسالان به مطب و كلينيك هاي عمومي ، بيماري  common cold ( سرماخوردگي ) و عوارض متعدد ناشي از آن است و همانطور كه اشاره شد ، عمده اين درگيري ها ، ناشي از انتقال عامل بيماريزا از طريق بيني است . اما از جمله مواردي كه در حين وضو ، مورد توصيه موكد قرار گرفته است . سه مرتبه ، چشيدن و استنشاق آب سرد و پاك است و حتي شستن قسمتي از درون بيني حين وضو ، توسط برخي از علماي شيعه واجب اعلام شده است ( رجوع شود به مساله 241 از رساله توضيح المسايل حضرت آيت .. العظمي اراكي (ره) .

با توجه به آن كه اولين سد دفاعي بدن در مقابل عفونتهاي تنفسي موهاي ريزي هستند كه در مخاط بيني تعبيه شده اند ، عوامل عفوني متعددي از جمله بسياري از ويروس ها و باكتري ها و حتي عامل بيماري سل در اين موها متوقف مي شوند و جلوي حركت آنها به قسمتهاي ديگر دستگاه تنفس گرفته مي شود . بر اين اساس چنانچه مسلمين در مقدمات نماز و حين وضو دستور اسلامي استنشاق آب سرد 3 را اجرا نمايند ، همه روزه چند نوبت ميكروبهاي مجرايي تنفس را زدوده و مجراي تنفسي خود را تميز و پاكيزه مي نمايند و بدين ترتيب از بروز بيماريهاي متعدد تنفسي در امان خواهند بود . 

 

ف:تاثير نماز بر بيماريهاي دهان و دندان

 پيامبر اكرم (ص ) : دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتاد ركعت بدون آنست .

 

  طي شماره هاي گذشته از نه نكته پزشكي پيرامون نماز سخن گفته ايم و به اميد و ياري پروردگار در شماره هاي آينده سبك و سياق سابق را ادامه خواهيم داد .  اما نكته اي كه در همين شماره قابل توضيح است ، توجه دادن به اين حقيقت متعالي است كه روح حقيقي نماز و فلسفه شكوهمند آن چيزي جز عبوديت محض در مقابل آفرينشگر يگانه هستي و ابراز خشوع بنده ناتوان در پيشگاه قادر متعال نيست و هر آنچه كه انديشمندان و قلم به دستان ، پيرامون فوايد گوناگون نماز در عرصه هاي مختلف بگويند و بنويسند تنها به منزله حاشيه اي بر اين متن گهر بار خواهد بود . و اما نكته امروز :  دهان انسان را برخي قلب دوم بدن ناميده اند و توجه به اين نكته كه چنانچه محيط دهان فردي تميز باشد ، آن فرد از ابتلا به بسياري از بيماريها در امان است ، اين نامگذاري را بسيار مناسب جلوه مي دهد .  بعنوان مثال عفونتهاي دهان و دندان بويژه در كودكان ، نقش مهمي در ايجاد بيماريهاي روماتيسمي دارد و نقش دندانها در حفظ و زيبايي و قدرت جويدن و صحبت كردن به خوبي مشخص است و حتي نبودن دندانهاي سالم و زيبا براي بانوان و دوشيزگان ( بخصوص ) اثرات رواني زيادي باقي مي گذارد . چرا كه در كتابهاي علمي دندانپزشكي مي خوانيم : نيمي از زيبايي بشر منوط به صورت او و از اين مقدار 3/2 آن مربوط به دهان و دندانها است .

رعايت بهداشت دهان و دندان و پيشگيري از بيماريهاي مختلف آن ، از جمله پوسيدگي دندانها و بيماريهاي پريودنتال ( بيماريهاي لثه و بافتهاي پشتيبان ) و .. به بهترين شكل بوسيله مسواك زدن ، انجام مي پذيرد.  اما دين مبين اسلام ، از قرنها پيش با توصيه هاي مؤكد ، مسلمانان را به طرف اين نكته درخشان بهداشتي هدايت نموده است تا جايي كه پيامبر اكرم (ص) مي فرمودند : “ اگر بر امتم سخت نمي شد مسواك زدن را واجب مي كردم “ و حتي در حديثي ديگر نحوه مسواك زدن را از بالا به پايين و از پايين به بالا نموده اند كه مطابق با جديدترين توصيه هاي علمي درباره روش مسواك زدن است .

علاوه بر آن در كتب گوناگون فقهي و عبادي اسلام ، دستورات مؤكد مبني بر مسواك زدن هنگام ساختن وضو و نماز آمده است و با توجه به اين كه نمازگزار روزانه حداقل 3 بار وضو مي گيرد ، چنانچه قبل از هر وضو اقدام به مسواك زدن بكند ، از حد اكثر پاكيزگي لازم براي پيشگيري از تمامي بيماريهاي دهان و دندان برخوردار مي شود .    

 

منبع  : http://www.madreseh-tohid.blogfa.com/post-2.aspx



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 53
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

نماز مهمترين ذکر واجبي است که تا واپسين لحظات زندگي برعهده‌ي آدمي است. خداوند متعال در قرآن کريم مي‌فرمايد: » واقيمواالصلاة« يعني به پا داريد نماز را، دراثر اين امر خداوند، مي‌فهميم که نماز بر ما واجب است و بايد آن را انجام دهيم و اگر از انجام آن سرپيچي نمائيم مؤاخذه خواهيم شد، به بيان ديگر نماز عبادت مشترکي ميان تمام اديان است و براي آن تعريف‌هاي بسيار ذکر شده که يکي از بهترين آنها، تعريف اگوست سياتيه استاد فلسفه‌ي پاريس است که در کتاب خود به نام فلسفه‌ي دين مي‌نويسد:


          «دين، روح انسان را با نيروئي نامرئي که مقدراتش را در اختيار دارد، ارتباط مي‌دهد. و نماز (که اين ارتباط را برقرار مي‌سازد) همان دين در حالت  عمل يا همان دين حق است.» و آنگاه اضافه مي‌کند: «دين وقتي با عملي زنده توام نباشد که ميان بنده و آفريدگار را ارتباط دهد و روح را به سوي رستگاري بکشاند مفهومي نخواهد داشت».

اين گفته همان چيزي است که حضرت محمد پيغمبر اسلام(ص) فرموده است که:

»لاخيرفي دين لاصلوة فيه«

»ديني که در آن نماز نباشد خيري در آن نيست. «

ديل کارنگي دانشمند معروف آمريکايي در کتاب خود به نام: «آئين زندگي» نماز و دعا را وسيله‌ي غلبه بر تشويش ونگراني معرفي مي‌کند و مي‌نويسد: امروز جديدترين علم پزشکي يعني روان پزشکي همان روش‌هايي را آموزش مي‌دهد که پيامبران تعليم مي‌دادند چرا؟ «به علت اينکه پزشکان روحي دريافته‌اند که دعا و نماز و داشتن ايمان محکم به دين، نگراني، تشويش، هيجان وترس را که موجب اغلب بيماري‌هايي از اين عوامل ناشي مي‌شوند، برطرف مي‌سازد».

            امروز حتي پزشکان روانشناس نيز مبلغان متجدد دين شده‌اند و گرويدن به دين را توصيه مي‌نمايند.

            يکي از فوايد ظاهري نماز و سجده‌هاي مستحبي و طولاني در نماز شب پيشگيري از بروز بيماري آرتروز است، زيرا حرکات فيزيکي ويژه‌يي را انجام مي‌دهد، در نماز نافله‌ي شب چون فرد در دل شب از خواب بيدار مي‌شود و سد استراحت طولاني را در بستر نرم و راحت مي‌شکند و حرکات فيزيکي نماز را انجام مي‌دهد، جلوي ابتلاء به آرتروز گردن و کمر را مي‌گيرد.

            در سجده‌هاي مستحبي طولاني به دليل اينکه دستها از آرنج تا کف دست روي زمين قرار مي‌گيرد و شکم به سمت پايين کشيده مي‌شود و پيشاني و گونه‌ها در چند جهت روي مهر يا زمين قرار مي‌گيرد، شرايطي ايجاد مي‌شود تا از بروز آرتروز مهره‌هاي گردن و کمر جلوگيري گردد.

            از طرفي وقتي پيشاني به مدت طولاني روي مهر يا روي زمين قرار گيرد بدن حالتي  پيدا مي‌کند که بارو رسپتورهاي (Baroreceptor) جدار آئورت و جدار عروق کاروتيد گردن در اثر برخورد ستون خون تحريک شده و ازطريق ايجاد سيگنال‌هاي عصبي مانع افزايش فشارخون در فرد نمازگزار مي‌شود، از سوي ديگر در سجده‌هاي مستحبي طولاني، اگر در قوس شريان آئورت کلسيم به تازگي رسوب کرده باشد، آن را از جا مي‌کند ومانع آهکي شدن يا کلسيفيه‌شدن (Calcifie) جدار قوس آئورت مي‌شود.

            در نمازهاي اسلامي عضلات و مفاصل به کار گرفته مي‌شوند. بنابراين در گروه ‌ورزش‌هاي ملايم مصرف کننده‌کاري قرارمي‌گيرند.

            از نظر مذهبي در تمام کتاب‌هاي دعا و نيايش اشاره شده که هنگام دعا کف دست‌ها بايد به طرف آسمان باشد و علت علمي آن را ذکر نکرده‌اند، استادان مانيوتيزم علاوه بر اعتقاد شخصي، خودشان اينطور آموزشي مي‌دهند که هميشه سياله‌ي عصبي از نوک انگشتان و کف دستها خارج مي‌شود وآموزش مي‌دهند که هنگام هر نوع معالجه يا رفع هر گونه دردي بايد کف دست را بر موضع دردناک گذاشت.

            وقتي کف دستها به طرف  آسمان قرار مي‌گيرد مقداري از مانتيزورهاي موجود در هوا و فضا از کف دست‌ها جذب بدن مي‌شود و به عکس چنانچه کف دست به طرف زمين باشد معتقد هستند که مقداري از مغناطيس شخص از بدن خارج شده و جذب زمين مي‌شود.

            اينجانب معتقدم که هميشه اوقات قبل از صرف غذا بايد فريضه‌ي نماز را به جاي آورد زيرا در اين موقع تمرکز و توجه انسان بيشتر است و نمازگزار بايد حضور قلب داشته باشد يعني فکرش متمرکز به خدا باشد و به هيچ کس و به هيچ چيز فکر نکند.به خصوص اگر نماز اول وقت و در ساعت معين انجام شود اثربخشي آن به مراتب زيادتر است و تمرکز در زندگي انسان نقش بسيار مهمي را ايفاء مي‌نمايد و شخص را به مراحل عالي عرفاني و کرامات مي‌رساند و اثرات درخشان آن دير يا زود پديدار مي‌شود. من خود سعي مي‌کنم همه‌ي ايام نماز و عبادت الهي را قبل ازغذا به جاي آورم به دليل اينکه تمام اندام‌ها معمولاً يک تا سه ساعت پس ازصرف غذا به خاطر افزايش فعاليت دستگاه گوارش يک حالت سنگيني و رکود دارند و در نتيجه‌ تمرکز مغزي و فکري کمتر است.

            من هرگاه به نمازو عبادت پرداخته‌ام در آن لحظات حس مي‌کنم اعصابم آرامش يافته و در سکوت کم نظيري فرو مي‌روم.

            اگر آدمي به دستگاه يزداني راه يابد يعني خودشناس، يزدان‌شناس، يزدان دوست و يکتاپرست واقعي شود به طوري که خود را با نيروي عالم بي‌ابتدا و بي انتها برحسب سرشت و سرنوشت، مرتبط کند تا حدي  روشن بيني و درک مجهولات برايش ميسر مي‌گردد.

            البته بهره‌برداري از دستگاه آفرينش احتياج به آمادگي فردي مانند عشق، علاقه، پشت کار، ايمان، تسليم، تمرکز، تمرين وانجام ساير امور واعمال لازمه که در اين جا لزومي به شرح و بسط آن نيست دارد، بديهي است بيشتر از هر چيز استعداد ذاتي که  همان سرشت و سرنوشت مي‌باشد که اعم شرايط در توفيق را دارا خواهد بود.

            پس نتيجه مي‌گيريم که خداوند متعال به نماز وروزه‌ي ما انسان‌ها نيازي ندارد ما هستيم که به نماز و روزه و ... نيازمنديم تا هم جسمي تندرست و نيرومند و هم روحي لطيف و روحاني داشته باشيم



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

میدونم که اصلا حوصله ی خوندن این مطنو نداری...

ولی ازت خواهش میکنم حتما بخونش چون خیلی خیلی

جالبه..!

 

نمازهایمان


اگر "نمـاز" بود ،

❤  مـوقـع سفـر، ذوق

 

نمی کردیم از شکسته

 

شدنش! نمازهایمان اگر نمـاز

 

بود که رکعت آخرش این قدر کیــف

 

نـداشـت! اگر نمـازهایمان نمـاز بـود،...


نـمـی خـواندیـمـش بـرای ایـن کـه ، خـود را

 

"خلاص" کرده باشیم... اگر نمازهایمان نماز بود که

 

تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم براینشان دادن آدرس

 

شارژر گوشی... اگر نمازمان نماز بود، که تبدیل نمی شد به یک

 

فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر!! تبدیل نمی شد به مناسب

 

ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار! تبدیل نمی شد به ماشین حساب!!

 

نه... نمازهایمان "نماز" نیست. •٠· اگر نماز بود، یک "کارواش قوی"

 

می شد و با فشار می شست از دلمان همه ی سیاهی

 

ها را، لکه ها را، پلیدی ها را. اگر نماز بود، می شد

 

"کیمیا" و مس وجودمان را تبدیل می کرد به

 

طلا... اگر نمازمان نماز بود، می شد

 

پل، می شد پناهگاه، می شد

 

دارو، می شد مرهم،

 

می شد درمان،

 

می شدشاه

 

کلید، می

 

شد

 

میعادگاه، می شد دانشگاه....

 

                                               التماس دعا

 

منبع : http://www.namaz-salat.blogfa.com



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 73
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

   يا زينب كبري(س)

براي بارش رحمت خدا خدا كافي ست

براي عشق و جنون شهر كربلا كافي ست

براي بي خردان زرق و برق اين عالم

غبار چادر زينب براي ما كافي ست

(عليرضا خاكساري)



:: برچسب‌ها: مدح ,
:: بازدید از این مطلب : 57
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره
 
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
آئین جشن تکلیف دانش آموزان استثنایی ظهر امروز سه‌شنبه در حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) برگزار شد.
عکس: امید وهاب‌زاده
1392/11/08 - 16:32


:: برچسب‌ها: آئین جشن تکلیف دانش آموزان استثنایی , نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره
مقدمه:

قال علی ـ علیه السّلام ـ : «الله الله فی الصلوه فَانّها عمود دینكم.»
سخن گفتن درباره‌ نماز كه دریچه‌ عروج به عالم قدس و معنویت است در توان هر كسی نیست. شایسته‌تر آن است كه بیان حقیقت این نشانه‌ بزرگ الهی و ستون دین مبین اسلام را به زبان و بیان واصلان این طریق، واگذاریم.
در این نوشتار برآنیم كه دیدگاه و روش حضرت امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، این نمازگزار حقیقی را درباره‌ نماز از گفتار و كردار او بیان كنیم. با نگاهی به آثار مكتوب امام ـ رحمه الله علیه ـ و مشاهده‌ عینی شاهدان احوال ایشان، می‌توان گفت كه در دیدگاه ایشان، نماز در میان عبادات به مثابه «اسم اعظم و بلكه خود اسم اعظم»[1] در میان دیگر اسماء الهی.
افزون بر آن، دیدگاه حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ نسبت به نماز در حقیقت حكایت مسافر و طریق سفر است. در این میان، مهم‌ترین مسأله بیان نماز و تفسیر آن بر اساس سفر معراج پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ (تطبیق دادن جریان سفر نماز با سفر معراج) است. بنابراین، دیدگاه امام ـ رحمه الله علیه ـ به نماز، دیدگاهی عرفانی است؛ به گونه‌ای كه مراحل اسفار اربعه‌ی عرفانی و احوال سالك و مسافر طریق وصل حق را در طول حیات و سلوك وی در یك ركعت نماز واقعی بیان می‌كند. خلاصه آنكه نماز مؤمن خود معراج و سفری واقعی است كه حالت‌ها و مراتب و مقامات خاص خود را دارد. سالكان این طریق نیز به تناسب حال و مقام خویش، از حقیقت این سفر آگاه می‌شوند. از نظر امام ـ رحمه الله علیه ـ توحید به معنای واقعی آن ـ كه مقصد اصلی دعوت پیامبران است ـ در نماز محقّق می‌شود.
در این گفتار، دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ در چند عنوان آمده است.

توصیف و تعریف نماز از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ :

ابتدا برای آگاهی از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ نمونه‌هایی از توصیف‌های آن نمازگزار حقیقی را درباره‌ی نماز بیان می‌كنیم، شاید بتوان گفت كامل‌ترین سخن ایشان درباره‌ی نماز این جمله است كه می‌فرمایند: سرمایه‌های سعادت عالم آخرت و وسیله‌ی زندگانی روزگارهای غیر متناهی نماز است.[2]
تعبیر دیگر ایشان، عبارت «نسخه‌ی جامعه» است، نسخه‌ای كه پروردگار برای رهایی جان قدسی انسان از قفس طبیعت، تجویز كرده است. ایشان می‌فرمایند: معلوم می‌شود كه حقیقت این عبادت الهی و نسخه‌ی جامعه كه برای خلاصی این طایرهای قدسی از قفس تنگنای طبیعت به كشف تام محمّدی ترتیب داده شده و به قلب مقدسشان نازل گردیده ...[3]
در سخنی دیگر بیان می‌كنند كه این نسخه‌ی كامل «تركیب قدسی» الهی است و همانند دیگر افعال و احكام الهی بر پایه‌ی حكمت و قوانین حضرت حق بنا نهاده شده است. ایشان می‌فرمایند: نماز كه یكی از تركیبات قدسیه است كه بیدّی الجلال و الجمال فراهم آمده است و تسویه شده است ...[4]
پس از آنكه حضرت آدم و حوا ـ علیهما السلام ـ از جوار پروردگار به عالم خاك هبوط كردند، یزدان مهربان دریچه‌ی ذكر خویش را به روی آدم و حوا گشود و مركبی فراهم كرد تا آنان این فاصله را با مراتب و منازلش از مبدأ طبیعت تا مقصد قرب الهی بپیمایند.
خداوند همان گونه كه پیامبر خود را به معراج قربش برد و حقایق ملك و ملكوت را به او شناساند، حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ و همه‌ی فرزندان او را كه دور افتادگان از عالم قدس‌اند به واسطه‌ی نماز به محضر انس خویش بار داد. امام ـ رحمه الله علیه ـ در این باره می‌فرمایند: نماز، مركب سلوك و براق سیر الی الله است.[5]
و نیز می‌فرمایند: براق سیر و رفرف عروج اهل معرفت، نماز است.[6]
حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ در تعبیری براق (اسبی است كه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به معراج رساند) و رفرف را درباره‌ی نماز بسیار به كار برده‌اند. نكته‌ی مهم آن است كه قدرت و توان این مركب و میزان بهره‌مندی از آن، به ظرفیت و توان معنوی سالك و راكب آن بستگی دارد. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ در ادامه می‌فرمایند: و هر كسی از اهل سیر و سلوك الی الله را نمازی مختصّ به خود او و حظ و نصیبی است از آن، حسب مقام خود ...[7]
هنگامی كه دریافتیم نماز «نسخه‌ی جامعه‌ی» الهی برای انسان است، جایگاه نماز در بین عبادت‌های دیگر آشكار می‌شود. آیات و اخبار، مشهورترین مرتبه نماز را «عمودیت» آن برمی‌شمارند. حدیث امام علی ـ علیه السّلام ـ در ابتدای مقاله، گویای این مرتبه و لوازم ویژه است. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ با اشاره به این نكته می‌فرمایند: ... نماز كه در بین عبادات و مناسك الهیه، سمت جامعیت و عمودیت دارد ...[8]
یا این كه:
و در جمع عبادات، خصوصاً نماز كه سمت جامعیت دارد و منزله‌ی آن در عبادات، منزله ی انسان كامل است و منزله‌ی اسم اعظم، بلكه خود اسم اعظم است ...[9]
راز این جامعیت همان است كه در حدیث پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیان شده است: «لانَّ الصلاه تسبیحٌ و تهلیلٌ و تحمیدٌ و تكبیرٌ و تمجیدٌ و تقدیسٌ و قولٌ و دعوه»[10] زیرا نماز هم تسبیح است و هم تهلیل و هم ستایش و هم تكبیر و هم تقدیس و هم گفتار است و هم خواستن.
یكی دیگر از تعابیر امام ـ رحمه الله علیه ـ درباره‌ی نماز «معجون الهی» و «حبل متین» است. ایشان می‌فرمایند: اگر روزگار به عارفی ربانی مهلت دهد، می‌تواند تمام منازل سائرین و معارج عارفین را از منزلگاه یقظه تا اقصای منزل توحید از این معجون الهی و حبل متین بین خلق و خالق خارج كند.[11]

حقیقت و واقعیت نماز از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ :

مطلب اساسی در شناخت هر پدیده‌ای، شناخت حقیقت آن است. درباره‌ی نماز نیز شناخت حقیقت آن از اساسی‌ترین اموری است كه هر مسلمان باید بدان آگاه باشد. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ حقیقت نماز را «سفر»ی می‌داند كه مبدأ آن بیت نفس و الی الله و فی الله و من الله است: از آن چه مذكور شد از سرّ صلوه كه حقیقت آن عبارت است از سفر الی الله و فی الله و من الله است...[12]
همچنین ایشان در این باره می‌فرمایند: ... و آن عبارت است از حصول معراج حقیقی و قرب معنوی و وصول به مقام فنای ذاتی كه در اوضاع به سجده‌ی ثانیه كه فنای از فنا است و در اذكار به «ایاك نعبد» كه مخاطبه‌ی حضوری است، حاصل می‌شود.[13]
نكته‌ی دیگر درباره‌ی حقیقت نماز، این است كه نماز را غیر از این ظاهر «باطنی» است؛ یعنی حقیقت نماز، همان باطن آن است: نماز بلكه جمیع عبادات را غیر از این صورت و قشر و مجاز، باطن و لُب و حقیقتی است و این از طریق عقل معلوم است و از طریق نقل، شواهد كثیره دارد.[14]
در حدیثی آمده است كه فردی شقی به نام «رزام مولی خالد بن عبدالله» درباره‌ی حدود نماز از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسش می‌كند. ایشان در پاسخ می‌فرمایند: «نماز چهار هزار حدّ دارد كه تو نمی‌توانی یكی از آنها را ادا كنی». حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ با بیان این حدیث، آن را دلیلی بر وجود باطن و حدود باطنی نماز می‌داند. و استنباط می‌كند كه: اگر این چهار هزار حدّ كه جناب صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند از حدود ظاهر و آداب صوریه بود، نمی‌فرمودند: تو یكی از آنها را (هم) ادا نمی‌كنی و وفا نمی‌نمایی؛ زیرا كه معلوم است كه همه كس می‌تواند به آداب صوریه نماز قیام كند.[15]
ایشان، تغییر حالت ائمه ـ علیهم السّلام ـ در نماز بر اثر خوف و خشیت خداوندی، دلیلی بر اثبات بعد باطنی نماز می‌دانند. باطن نماز نیز همانند ظاهر آن، آداب و شرایطی دارد كه اقامه‌ی آنها حقیقت نماز را محقّق می‌كند. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ می‌فرمایند: از برای نماز غیر این صورت، حقیقتی است و غیر از این ظاهر، باطنی است و همان طور كه صورت آن را آداب و شرایط صوریه‌ای است، باطن آن را نیز آداب و شرایطی است كه شخص سالك باید آنها را مراعات كند.[16]
مسأله‌ی دیگر دربار‌ه‌ی حقیقت نماز این است كه «اصل نماز، یك ركعت است» ‌و این سفر معنوی در طی این ركعت محقّق می‌گردد. امام ـ رحمه الله علیه ـ می‌فرمایند: باید دانست كه اصل صلاه، یك ركعت و بقیه‌ی ركعات آن از فرایض و نوافل برای اتمام همان یك ركعت است.[17] سپس به بیان حدیثی از امام رضا ـ علیه السّلام ـ در این باره می‌پردازند.
واپسین نكته درباره‌ی حقیقت نماز این است كه بر اساس نظر امام ـ رحمه الله علیه ـ نماز اقامه‌ی توحید‌های سه‌گانه (توحید ذات، افعال و صفات) است. ایشان می‌فرمایند: بدان كه اهل معرفت، قیام را اشاره به توحید افعال دانند، چنان چه ركوع را به توحید صفات و سجود را به توحید ذات اشاره دانند.[18] از این بیان می‌توان نتیجه گرفت كه اقامه‌ی نماز واقعی، اقامه‌ی توحید واقعی است و اقامه‌ی توحید مستلزم نفی هر چه غیر اوست، حتّی خواسته‌های نفسانی.
از این رو، حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ پس از این كه مهم‌ترین احوال نماز را در قیام و ركوع و سجود می‌بینند و آن ها را مقوّم اقامه‌ی توحید می‌شمارند، در ادامه می‌فرمایند: پس گوییم كه چون صلاه معراج كمال مؤمن و مقرّب اهل تقوی است. متقوّم به دو امر است كه یكی، مقدمه‌ی دیگری است. اول، تركیب خودبینی و خودخواهی كه آن حقیقت و باطن تقوی است.

و دوم، خودخواهی و حق‌طلبی كه آن، حقیقت معراج و قرب است.[19]

نماز حقیقی، معراج واقعی است:

از نكات دیگر در بیان و فهم دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ درباره‌ی اهمیت نماز دارد این است كه حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ نماز را عین معراج واقعی می‌دانند كه دارای حالت‌ها و مراحل گوناگونی است كه برای افراد مختلف به تناسب درجه‌ی ایمان نمازگزار و حضور قلبی وی در نماز، تفاوت دارد. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ به دلیل مسئله معراج واقعی بودن نماز، در تفسیر نماز به تطبیق دادن آن با حدیث معراج پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پرداخته‌اند، زیرا بنا بر دستور پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ اذكار آن سفر هم در نماز از جمله در ركوع و سجود گنجانیده شده است (همان گونه كه در حدیث معراج آمده است).
نماز و سفرهای چهارگانه عرفانی (اسفار اربعه در نماز)
گفته شده كه حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ نماز را سفر الی الله و فی الله و من الله می‌دانند، سفر مؤمن و سالك به سوی خدا، چهار مرحله دارد كه در اصطلاح «اسفار اربعه»‌ خوانده می‌شوند. سالك در این سفرها، مراتبی خاصّ را می‌پیماید و به دگرگونی‌های روحی خاصّی دست می‌یابد كه شرح مفصّل آن در كتب عرفانی آمده است.
امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ در كتاب اسرار الصلوه به طور بسیار اجمالی این اسفار را در نماز بیان می‌كنند. ایشان در كتاب اسرار نماز (معراج السالكین و صلوه العارفین) درباره‌ی نماز و طی منازل سلوك از طریق آن چنین می‌فرمایند: اگر روزگار به عارف ربانی مهلت دهد، تمام منازل سائرین و معارج عارفین را از منزلگاه یقظه تا اقصا منزل توحید از این معجون الهی و حبل متین بین خلق و خالق خارج كند.[20]
طی كردن این سفر دارای دو ركن است: اول، رسیدن به مقام طهارت. دوم، رسیدن به مقام فنا در نماز. شرط اساسی
آغاز این سفر نیز دور شدن از نجاست‌های ظاهری و باطنی و به ویژه رذایل باطنی است. ایشان در تعریف باطن نجاست ـ كه دوری از آن لازمه‌ی سفر است ـ می‌فرمایند: نجاست، دوری از محضر انس و مهجوری از مقام قدس است و منافی با نماز است كه معراج وصول مؤمنین و مقرّب ارواح متقین است.[21]
بنابراین، انسان برای اینكه سفر معنوی را آغاز كند، باید به «مقام طهارت باطن» برسد. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ در ادامه می‌فرمایند: ... و چون بدین مقام رسیدی، از تصرف شیطان خبیث مخبث خارج شدی و از رجز و رجس هجرت كردی و لایق حضور درگاه جلیل و مخلع شدن به خلعت خلیل گردیدی و مسافرت الی الله و معراج وصول حاصل شده كه آن خروج از منزلگاه و بیت نفس است و باقی می‌ماند ركن دوم كه در اصل نماز حاصل می‌شود و آن حركت الی الله و وصول به باب الله است و فنای به فناء الله.[22]
پس معلوم شد كه این سفر معنوی و معراج قرب حقیقی را دو ركن است، كه یك ركن آن در باب طهارات حاصل می‌شود كه سرّ آن، تخلیه و آنسرّ سرّ آن تجرید و سرّ مستسر آن تنزیه و سرّ مقنّع به سرّ آن، تنزیه و تقیید است و ركن اعظم آن در باب صلوه حاصل می‌شود كه سرّ آن، تنزیه از توحید و تقیید است.[23]
عبارت‌های یاد شده كه دربردارنده‌ی اصطلاحات خاص عرفانی است، به تناسب افراد نمازگزار از عوام الناس گرفته تا اهل معرفت و اخلاص، به مراتب این اركان اشاره دارد. پیش‌تر آوردیم كه حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ بر پایه‌ی حدیثی از ائمه ـ علیهم السّلام ـ اصل نماز را «یك ركعت» می‌دانند. از این رو، سفرهای چهارگانه را از آغاز تا پایان، به طور خلاصه در حدّ همان یك ركعت شرح داده‌اند.
ایشان در سرّ اجمالی نماز و اجمال سفرها می‌نویسد: آن عبارت است از حصول معراج حقیقی و قرب معنوی و وصول به مقام فنای ذاتی است كه در اوضاع به سجده‌ی ثانیه كه فنای از فناست و در اذكار به «ایاك نعبد» كه مخاطبه‌ی حضوری است حاصل شود، چنان چه برداشتن سر از سجده تا سلام كه علامت ملاقات و مراجعت از سفر است، رجوع به كثرت است، ولی با سلامت از حجب كثرات و بقای به حق، و در اذكار «اهدنا الصراط المستقیم» رجوع به خود و حصول صحو بعد المحو است و با اتمام ركعت كه حقیقت صلو‌ه است، سفر تمام می‌شود و بباید دانست كه اصل صلوه‌ یك ركعت است.[24]
در این باره باید گفت پس از فراهم آوردن مقدمات سفر كه همان مقدمات و مقارنات نماز است، سفر با نیت و گفتن تكبیر افتتاحیه در ابتدای نماز، آغاز می‌شود. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ دستور این كار را چنین بیان فرموده‌اند: پس تو ای سالك الی الله و مجاهد فی سبیل الله! چون اقامه‌ی صلب در محضر قرب نمودی، تخلیص نیت در پیشگاه عزّت، و قبل خود را صفا دادی و در زمره‌ی اهل وفا داخل شدی، خود را مهیای دخول در باب كن و اجازه‌ی فتح ابواب طلب، و از منزل طبیعت حركت كن و حجاب غلیظ آن را با تمسّك به مقام كبریایی رفع كن، و به پشت افكن و تكبیرگویان وارد حجابی دیگر شو و آن را رفع كن، و به پشت سر افكن و تكبیر بگو و حجاب سوم را نیز مرتفع كن كه به منزل باب القلب رسیدی؛ پس توقّف كن و دعای مأثور بخوان: «اللهم انت الملك الحق المبین الخ.»[25]
با ذكر جمله‌ای از آن حضرت كه اركان مهم نماز و ركعت اصلی آن را سه چیز دانسته‌اند، اسرار سفرهای عرفانی در نماز را با بیان اسرار آنها، ادامه می‌دهیم، بدان كه عمده‌ی احوال صلوه سه حال است كه سایر اعمال و افعال مقدمات و مهیئات آن است، اول، قیام و دوم ركوع و سوم سجود.[26]
در سرّ ركوع فرموده‌اند: حقیقت ركوع، تمام نمودن قوس عبودیت و افنای آن در نور عظمت ربوبیت است.[27]
و در سرّ سجود فرموده‌اند: بالجمله، سجده نزد اهل معرفت و اصحاب قلوب، چشم فرو بستن از غیر و رخت بربستن از جمیع كثرات حتّی كثرات اسماء و صفات و فنای در حضرت ذات است و در این مقام، نه از سمات عبودیت خبری است و نه از سلطان ربوبیت در قلوب اولیاء، اثری و حق تعالی خود در وجود عبد، قائم به امر است.[28]
ایشان پس از ذكر عباراتی از یك حدیث دربار‌ه‌ی تشهد می‌فرمایند: امّا اشاره به سرّ تشهد به طوری كه ذكر نمودیم، آنجا كه می‌فرماید: «تعلم ان النواصی الخلق بیده الخ» و این اشاره لطیفه است به مقام تحقق به صحو بعد المحو كه كثرات حجاب جمال محبوب نباشند و قدرت و مشیّت حق را نافذ و ظاهر در مرائی خلقیه بیند.[29]
امام ـ رحمه الله علیه ـ در واپسین مرحله می‌فرمایند: از آنچه مذكور شد از سرّ صلوه كه حقیقت آن، عبارت از سفر الی الله و فی الله و من الله است، در سرّ سلام، مطلبی دیگر معلوم می‌شود و آن، این است كه چون سالك در حال سجده، غیبت مطلقه از همه‌ی موجودات برای او دست داد و از همه‌ی موجودات غایب شد و در آخر سجده، حالت صحوی برای او رخ داد و در تشهد نیز حالت قوت گرفت، ناگاه از حال غیبت از خلق، به حضور منتقل شد و ادب حضور را به جای آورد و در آخر تشهد توجّه به مقام نبوت پیدا كرد و در محضر ولایت آن سرور، ادب حضور را كه سلام شفاهی است، به جا آورد و پس از آن به تعینات نور ولایت كه قوای ظاهره و باطنه‌ی خود عبادالله الصالحین است، توجّه نموده، ادب حضور را ملحوظ داشته و پس از آن به مطلق كثرات غیبت و شهادت توجّه پیدا نموده، ادب حضور را ملحوظ داشته، شفاهاً سلام تقدیم داشت و سفر رابع من الحق الی الخلق تمام شد و این اجمال را تفصیل بیش از این است كه من عاجزم از گفتن و خلق از شنیدنش.[30]
در پایان این گفتار یادآور می‌شویم كه حالاتی كه امام ـ رحمه الله علیه ـ در هر یك از اجزای نماز برای نمازگزار ذكر كرده‌اند، بیانگر حالات وارد بر نمازگزار در سفر خاصّی است كه به شماره‌ی سفر و آغاز و انجام آن، اشاره‌ی دقیق نداشته‌اند. همین امر، بیان اسفار را اجمالی‌تر كرده است.

ارتباط نماز با انسانیت از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ :

یكی دیگر از نكات مهم در دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ درباره‌ی نماز، ارتباط انسانیت با نماز واقعی است. به گونه‌ای كه با توجّه به آن، مسأله‌ی میزان بودن نماز در ردّ یا قبولی دیگر اعمال به سادگی حل می‌شود. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ معتقدند كه نماز با انسانیت، رابطه‌ای متقابل دارد. ایشان می‌فرمایند: مادامی كه انسان، صورت انسان و انسان صوری است، نماز او نیز نماز صوری و صورت نماز است و فایده‌ی آن نماز، فقط صحّت اجزای صوری فقهی است، در صورتی كه قیام به جمیع اجزا و شرایط صحّت آن كند، ولی مقبول درگاه و پسند خواطر نیست و اگر از مرتبه‌ی ظاهر به باطن و صورت به معنی پی برد، تا هر مرتبه‌ای كه متحقق شود، نماز او حقیقت پیدا می‌كند ... پس مادامی كه نماز انسان، صورت نماز است و به مرتبه‌ی باطن و سرّ آن نرسیده، انسان متحقق نشده، انسان نیز صورت انسان است و حقیقت آن متحقق نگردیده، پس میزان در كمال انسانیت و حقیقت آن، عروج به معراج حقیقت و صعود به اوج كمال و وصول به باب الله با مرقاه نماز است.[31]

نماز؛ ضرورت همیشگی:

یكی از ادعاهایی كه در بین صوفیان و عارف‌نمایان وجود داشته است، این است كه هر گاه فرد نمازگزار یا عارفی به وصال حق رسید، به عبادت و نماز نیازی ندارد. بنابراین می‌تواند عبادت و نماز را ترك كند. حضرت امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ با تحلیل واقعی نماز، نظریه‌ی یاد شده را ردّ می‌كنند.

و با تبیین نماز در دو سطح سالك و واصل، نماز این دو را متمایز می‌دانند. ایشان، نماز هر دسته را دارای ویژگی خاصّ خود دانسته و درباره‌ی نماز واصل، به ارائه‌ی دلیل فلسفی پرداخته‌اند و آن را از دیدگاه اهل عرفان، تفسیر كرده‌اند.
ایشان می‌فرمایند: سالك مادامی كه در سلوك و سیر الی الله است، نمازش براق عروج و رفرف وصول است و پس از وصول نمازش نقشه‌ی تجلیات و صورت مشاهدات جمال محبوب است.[32]
امام ـ رحمه الله علیه ـ در نظریه‌ی یاد شده می‌فرمایند: از بیانات سابقه معلوم شد كه آن چه پیش اهل تصوف معروف است كه نماز وسیله‌ی معراج وصول سالك است و پس از وصول، سالك مستغنی از رسوم گردد، امر باطل بی‌اصل و خیال خام بی‌مغزی است كه با مسلك اهل الله و اصحاب قلوب مخالف و از جهل به مقامات اهل معرفت و كمالات اولیاء صادر شده نعوذ بالله منه ...[33]
به بیانی دیگر، حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ معتقدند كه تا وقتی فرد در حال سیر و سلوك الی الله و انجام عبودیت و بندگی است، خود او انجام دهنده‌ی اعمال خود است، ولی وقتی به وصال معبود رسید و فانی در او شد، دیگر حق به جای وی، عبادت و افعال او را انجام می‌دهد. ایشان می‌فرمایند: و نیز مادامی كه عبد در كسوت عبودیت است، نماز و جمیع اعمال آن از عبد است و چون فانی در حق شد، جمیع اعمال او از حق است و خود را تصرفی در آن نیست و چون به صحو بعد المحو و بقاء بعد الفناء نایل شد، عبادت از حق است در مرآه عبد.[34]
چون ممكن است كسی گمان برد در این صورت، عبادت مشترك بین حق و بنده می‌شود. امام ـ رحمه الله علیه ـ در ادامه می‌فرمایند: و این اشتراك نیست، بلكه امر بین الامرین است و نیز تا سالك است، عبادت از عبد است و چون واصل شد، عبادت از حق است و این است معنی انقطاع عبادت پس از وصول.[35]
ایشان در این میان به اقامه‌ی دلیل فسلفی می‌پردازند و درباره‌ی نماز واصل به حق كه فرمودند: «نمازش نقشه‌ی تجلیات و صورت مشاهدات جمال محبوب است»، می‌فرمایند: كه نحوه‌ی اداره‌ی نماز و انجام حركات و افعال آن در نماز فرد واصل به حق، همانند نحوه‌ی اداره‌ی مراتب پایین وجود توسط مراتب عالی آن است: ... بلكه از قبیل مراتب حكم غیب به شهادت و ظهور آثار باطن به ظاهر است چنانچه محققین از فلاسفه در خصوص تدبیر عالم عقلی نسبت به عالم ملك با آنكه عالی را توجّه به سافل نیست، فرمودند تدبیرات آنها از این عالم، تدبیر تبعی استجراری است.
ایشان در ادامه، بر اساس نظر اهل معرفت و عرفان، به توجیه و تفسیر مطلب می‌پردازند و می‌فرمایند: بلكه نزد اصحاب قلوب و ارباب معرفت، این تدبیرات نسك الهیه تابعه‌ی تجلیات اسمائیه و صفاتیه و ذاتیه است بالجمله مستغرقان در مشاهده‌ی جمال جمیل را تجلیات عینیه حاصل شود كه حركات شوقیه در سرّ قلب آنها حاصل آید كه از آن اهتزازات سریه‌ی قلبیه، آثاری در ملك آنها حاصل شود كه آن آثار به مناسبت كیفیت تجلیات مطابق با یكی از مناسك و عبادات است و با آنكه توجّه استقلالی به كیفیت هیچ یك از آنها ندارند، هیچ جزیی یا شرطی از آداب صوریه‌ی آن تغییر نكند و كم و زیاد نگردد و بر خلاف مقررات شرعیه نگردد.[36]
خلاصه، نظر اهل معرفت آن است كه بر این غرق شدگان در جمال محبوب تجلی‌هایی غیبی وارد می‌شود كه باعث پدید آمدن حركات شوقی در عمق جان آنان می‌شود. بدن آنان نیز از آن حركت‌های شوقی، تأثیر می‌پذیرد و در آن، آثاری پدید می‌آید كه اعمال و اجزاء و شروط عبادات بدون توجّه فرد فانی در حق و غرق شده در جمال او، به درستی انجام می‌گیرد.
امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ در مطلب دیگری، احوال و افعال پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را كه سر سلسله‌ی واصلان و مجذوبان حق تعالی است، معیار صحّت حالی و ظاهری نماز می‌دانند. ایشان هر گونه نماز غیر از نماز مورد نظر اسلام و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و هر گونه حال و حالتی غیر از حالات او را ردّ می‌كنند و می‌فرمایند:
اگر غیر از این اوضاع و احوال كه برای حضرت مجذوب حقیقی و واصل واقعی، جناب رسول ختمی مرتبت ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این مكاشفه‌ی روحانیه و معاشقه‌ی حبیبانه دست داد، حال دیگری دست دهد یا وضع دیگری حاصل آید، از تصرفات شیطان است و سالك را در سلوك، انانیّت و خودی و خودیت بقایایی مانده و باید به علاج خود كوشد و طریق ضلالت را رها كند، پس آن نمازی كه بعضی به عرفا نسبت دهند كه نماز سكوتش گویند ... بر فرض صحّت نسبت، از جهل آن كسی است كه این معجون بی‌معنی را درست كرده، بالجمله كشفی اتم از كشف نبی ختمی ـ صلّی الله علیه و آله ـ و سلوكی اصح و اصوب از آن نخواهد بود، پس تركیبات بی‌حاصل دیگر را كه از مغزهای بی‌خرد مدعیان ارشاد و عرفان است، باید رها كرد.[37]

امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ و عمل به نماز:

پیش از آغاز این گفتار باید در پیشگاه آن حقیقت ناشناخته‌ی دنیای اسلام و عرفان، اعتراف كنیم كه آنچه می‌گوییم و می‌نویسیم و حتّی آنچه از آن انسان كامل و نمازگزار واصل با چشم خویش دیده‌ایم، جز صورتی از حقیقتی عظیم نیست؛ زیرا ما توانایی درك او و عبادت و نمازش را نداریم. بسیار شایسته است كه از زبان آن انسان كامل به خود بگوییم:
هر كسی از ظن خود شد یار من وز درون من نجست اسرار من
و ما به او بگوییم:
ما را كجا به كوی تو ممكن شود وصول كآنجا خیال را نبود قدرت نزول

آنچه تا كنون آوردیم، بیان نظر امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ درباره‌ی نماز بود، امّا در بیان عمل ایشان، باید در زندگانی و جلوه‌های بندگی‌اش دقت كنیم؛ زیرا در فرهنگ عارفان است كه «آن را كه خبر شد، خبرش باز نیامد». بنابراین، دستیابی به ژرفای روح آن بزرگ مرد عارف بسیار دشوار است. بهتر است كه برای شناخت نماز ایشان، از حدیثی از حضرت علی ـ علیه السّلام ـ كمك بگیریم كه معیار خوبی برای شناخت نماز هر فرد از طریق عمل اوست كه فرموده‌اند: «و اعلم اَنَّ كلّ شیءٍ مِنْ علمك و تبعٌ لصلوتك.»[38] بدان كه هر عملی از تو، ناشی از نماز تو و پیرو آن است.
با دقّت دركردار آن مرد عمل، جز حقیقت و خلوص و یكپارچگی در مسیر حیات، چیز دیگری نمی‌یابیم. از همین حالِ او به نمازش پی می‌بریم؛ زیرا بر اساس حدیث یاد شده كردار هر كس، نشانه‌ی واقعیت نماز اوست. هرچه كردار او صالح و بادوام باشد، نشان از نماز واقعی او دارد.
امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ كسی است كه اهل علم و عرفان، به عظمتش معترفند؛ چنانكه مرجع بزرگ شیعه، مرحوم آیت الله العظمی اراكی ـ رحمه الله علیه ـ در وصف او فرموده‌اند: مردی به فداكاری و تقوای او هرگز ندیدم، تقوا و فداكاری به تمام معنی.[39]
اگر در سخنان آن رامرد الهی دقّت كنیم، در می‌یابیم كه نماز او محلّ الهام‌های غیبی بوده است. آنگاه كه به بیان اسرار نماز سالكان و نمازگزاران می‌پردازد، گاهی به صراحت اعتراف می‌كند كه این مطلب از الطاف حق یا همان الهام‌های غیبی پروردگار بوده كه به او عطا كرده است، برای مثال، در جایی می‌فرمایند: و ما در رساله‌ی سرّ الصلوه، اسرار روحیه‌‌ی این تكبیرات و رفع ید را به طور لطیفی كه مذكور در آن رساله است، ذكر نموده‌ایم و آن از الطاف حق تعالی است به این مسكین و له الشكر و الحمد.[40]
به یقین، فیض لطف حق به این گونه‌ی ویژه، شامل هر كس نخواهد بود، مگر خاصّان و مقرّبان درگاه او و اهل نماز واقعی. راه دیگر برای شناخت میزان پایبندی او به نماز، خاطرات شاهدان و نزدیكان آن مرد الهی است، كه چند نمونه را به عنوان نشانی از حقیقت نماز و نماز حقیقی‌اش بیان می‌كنیم:
حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ در وصف حال نمازگزاران مستغرق در جمال محبوب به این نكته اشاره می‌كنند كه آن هنگام نماز، از خود و نماز و عبودیت خویش هم غافل می‌شوند. و امّا از حال خود او بشنویم:
نوه‌ی امام ـ رحمه الله علیه ـ عاطفه اشراقی تعریف كرده‌اند: یادم هست كه در اوایل جنگ بود كه ناگهان صدای ضدّ هوایی به گوش ما رسید و ما چون به صدای ضد هوایی آشنایی نداشتیم، احساس كردیم كه هر صدا به منزله‌ی انفجار یك بمب است و سراسیمه به اتاق امام رفتیم، ولی امام در ایوان اتاق مشغول نماز خواندن و عبادت كردن بودند و گویی اصلاً صدایی نشنیده و اصلاً متوجّه ورود ما به اتاق نشده‌اند.[41]
و باز می‌گویند: روز اولی كه شاه رفت، امام در نوفل لوشاتو فرانسه بودند و نزدیك به سیصد تا چهارصد خبرنگار اطراف منزل امام جمع شده بودند. دو سه سؤال از امام شد كه صدای اذان ظهر شنیده شد. بلافاصله امام محل را ترك كردند و فرمودند: وقت فضیلت نماز ظهر می‌گذرد.[42]
این خاطره، انسان را به یاد توجّه به نماز امام عارفان امام علی ـ علیه السّلام ـ در جنگ و نماز عاشورای امام حسین ـ علیه السّلام ـ در آن میدان نابرابر می‌اندازد، آری، همین دو خاطره شاید گویای یك دنیا حقیقت و اخلاص است؛ او كه در نمازش خم ابروی یار می‌بیند، هیچ گاه حاضر نیست یار بر در باشد و او بر در غیر بایستد؛ خود ایشان در این باب توصیه فرموده‌اند: سالك الی الله و مجاهد طریق معرفت در هیچ حالی از احوال و طوری از اطوار از وظیفه‌ی عبودیت و حفظ محضر ربوبیت جلّت عظمته غفلت نكند، حتّی در امور عادیه...[43]

از زبان نزدیكان ایشان نقل شده است كه ایشان هیچ گاه نماز شب خود را ترك نكرد، حتّی در هواپیما. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ هنگامی كه بر روی تخت بیمارستان بودند، به یكی از یاران خویش سفارش می‌كند كه هنگام نماز و اذان او را بیدار كند، هنگامی كه او از خواب برمی‌خیزد و می‌بیند كه او را بیدار نكرده‌اند، با ناراحتی می‌فرمایند: من هیچ گاه نماز خود را به تأخیر نینداخته‌ام، حال كه پایم لب گور است، چرا این كار را بكنم.
به هر حال او به عمل معتقد بود و حتّی فرموده‌اند: جمیع علوم عملی است حتی علم التوحید را نیز اعمالی است قلبیه و قالبیه.[44]
نگاه او به جهان غیر از نگاه ماست، ایشان فرموده‌اند: «عالم، مسجد ربوبیت است. باید مراقبه كنند كه با طهارت و صفای ظاهر و باطن در آن قدم نهند؛ كه بساط حق را غیر مطهرین نتوانند پای نهاد و بار مجالست با او را جز به صدیقین مخلصین ندهند.»[45]
از این رو اوست كه در اوج یقین فرمود با «دلی آرام و قلبی مطمئن» از میان شما می‌روم؛ زیرا جز او را، جرأت این ادعا نیست. روحش شاد باد.

منابع:

[1] . آداب الصلوه، امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ ، ص 9.
[2] . آداب الصلوه، ص 45.
[3] . اسرار نماز یا معراج السالكین و صلوه العارفین، امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ ، ص 10.
[4] . اسرار نماز، ص 17.
[5] . همان، ص 7.
[6] . همان، ص 6.
[7] . اسرار نماز، ص 6.
[8] . آداب الصلوه، ص 9.
[9] . آداب الصلوه، ص 9.
[10] . بحار الانوار، ج 82، روایت، 56، باب 1، ص 231.
[11] . اسرار نماز، ص 57.
[12] . اسرار نماز، ص 118.
[13] . همان، ص 15.
[14] . همان، ص 9.
[15] . اسرار نماز، ص 11.
[16] . آداب الصلوه، صص 55 ـ 56.
[17] . اسرار نماز، ص 16.
[18] . آداب الصلوه، ص 146.

[19] . همان، ص 350.
[20] . اسرار نماز، ص 57.
[21] . همان، ص 56.
[22] . اسرار نماز، ص 57.
[23] . همان، ص 55.
[24] . اسرار نماز، ص 15 ـ 16.
[25] . اسرار نماز، ص 79.
[26] . آداب الصلوه، ص 350.
[27] . اسرار نماز، ص 99.
[28] . اسرار نماز، ص 106.
[29] . همان، ص 116.
[30] . اسرار نماز، ص 118 ـ 119.
[31] . اسرار نماز، صص 7 ـ 8.

[32] . اسرار نماز، ص 12.
[33] . اسرار نماز، ص 14.
[34] . همان، ص 85.
[35] . همان، ص 80.
[36] . اسرار نماز، ث 12 ـ 13.
[37] . اسرار نماز، صص 13 ـ 14.
[38] . نهج البلاغه، نامه 27.
[39] . ویژه نامه‌ی روزنامه‌ی رسالت، (بهاریه‌ی بهمن)، 14 / 11 / 72.
[40] . آداب الصلوه، ص 377.
[41] . مجله‌ی زن امروز، شماره‌ی 1267، خرداد 69.
[42] . حبیب و محبوب، مؤسسه‌ی قدر ولایت، ص 48.
[43] . اسرار نماز، ص 60.

[44] . آداب الصلواه، ص 171.
[45] . اسرار نماز، ص 60.

حميد گل مراد زاده- نماز و دانشگاه


:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 61
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1395 | نظرات ()